ابوعبدالله حسين (م391ق) فرزند احمد، شاعر ايراني نژاد شيعي و از علما و نويسندگان و لغويين مشهور عهد عباسي و بويهي. مقام فقاهت و علم او بدان پايه بود که دوبار- يک بار در عهد المقتدر عباسي و بار ديگر در عهد عزالدوله ديلمي- به سمت محتسب کل بغداد (متولي حسبه) برگزيده شد و در شاعري به حدي ترقي کرد که ثعالبي و ياقوت و ابن خلکان او را در فن خود معلم ثاني و تالي تلو امرؤالقيس و مهلهل بن وائل شمرده‌اند. سبک شيرين او در طنزگويي و هزل و رواني و دلچسبي مضامين و الفاظ و بحوري که براي اشعار خود انتخاب مي‌کرد او را به نام يک شاعر درجه‌ي اول مشهور ساخت و فضائل ديگر او را تحت الشعاع قرار داد. وي در نيل نزديک بغداد متولد شد و در بغداد علم و ادب آموخت. يکي از معلمان عهد کودکي او ابن رومي شاعر بود. نزد مهلبي وزير (م352ق) و ابن العميد (م360ق) و عضدالدوله (م372ق) و صاحب بن عباد (م385ق) تقرب داشت. اوعمري دراز يافت و با احتمال علامه اميني در الغدير حدود صد و سي سال عمر کرد. خبر مربوط به تلمذ او نزد ابن رومي (م 282ق) دليل آن است که لااقل ده سال قبل از آن تاريخ ولادت يافته بود. جنازه‌اش را طبق وصيت وي به بغداد- مشهد کاظميه- برده پائين پاي امام موسي الکاظم (عليه السلام) دفن و بر سنگ قبرش نقش کردند که «و کلبهم باسط ذراعيه بالوصيد». ابن حجاج از شعراي غدير و مداح اهل بيت رسول (عليه السلام) بود و به سختي بر مخالفان و غاصبان حقوق ايشان مي‌تاخت. پس از آنکه عضدالدوله از بناي روضه‌ي نجف فارغ شد و براي زيارت آستان علوي حضور يافت وي قصيده‌اش به مطلع ذيل سرود:

يا صاحب القبة البيضا علي النجف *** من زار قبرک و استشفي لديک شفي

در اين قصيده‌ي 64 بيتي شمه‌اي از مناقب اميرالمؤمنين (عليه السلام) را شرح داده و در حضور عضدالدوله از مخالفان تبري جست. صراحت لهجه‌ي او در تبري درآن محضر رسمي در عراق بي‌سابقه براي بزرگان شيعه چون شريف مرتضي نيز تکان دهنده بود. از ابن حجاج اشعار بسياري در مدح و رئاء و منقبت و فضائل اهل بيت (عليهم السلام) و نيز قصائد زيادي در هزل و طنز باقي مانده است. معاصر دانشمندش شريف رضي منتخب اشعار او را به نام الحسن من شعر الحسين جمع آورده است. کليات اشعارش را بديع اسطرلابي- هبة الله بن حسن (م534ق) در 141 باب جمع کرد و درة التاج في شعر ابن الحجاج نام داد. اين کليات در ده مجلد با مقدمه‌ي ابن خشاب نحوي در کتابخانه‌ي ملي پاريس- ش 5913- محفوظ است. بعضي اشعار او را هم در ديواني به چاپ رسانده‌اند.
کتابنامه: الکامل، ابن اثير، 58/9؛ وفيات الاعيان، 426/1-428؛ تاريخ بغداد، 14/8؛ روضات الجنات، 239؛ الاعلام، 249/2؛ الغدير، 88/4-100؛ دائره المعارف الاسلاميه، 130/1.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول